دفتر شعر جدیدم

ساخت وبلاگ
بعد مدتها یه جعبه پیدا کردم... دفتر شعر قدیمم بود... یعنی اولین و آخرین دفتری که شعر سروده بودم... پر از ناامیدی و تنهایی بود... چقد دلم برای 21 سالگیم سوخت... چقد بیچاره تنهایی کشیده بود و غصه خورده بود... پر از زخم دوست و غریبه بود.... اما 30 سالگیم... پر از قدرته پر از شادیه پر از خوشحالیه.... شاید اگه اون روز اون دردا رو نمیکشید الان اینقد شکرگذار و قدردان نبود و به اینجا نمیرسید... خلاصه میخوام شعر بگم... خزعبلات ذهن بیمار یک دکتر...
ما را در سایت خزعبلات ذهن بیمار یک دکتر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nahid-e-a3eman بازدید : 87 تاريخ : سه شنبه 29 آذر 1401 ساعت: 14:23